بلایا
به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...بلایا
به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...
میگن که فلانی دستش به گوشت نمیرسید میگفت پیف پیف بو میده. ما دستمون به گوشت رسید بازم گفتیم پیف پیف بو میده. هه هه هه هه! که چقدر خاتمی ضایع شد!
Why Dizzy heights? is abuse of religion a good thing? if it is not a good thing how come the world is not "capable" to stop it? The answer is easy but disappointing! Most politicians all around the globe use abuse of religion as a means of gaining dirty power! SOooo, No! as long as the human race is not able to stop all abuse of religion we can not expect anything deep to happen in the world which is in charge of power. Therefore, Dizzy Heights is good to use when we refer to an idea not an ideology that thinks the world needs to avoid abuse of religion in all forms in order to be able to make what has been promised well. Well, currently sports, arts, well studied science and things like that may be helpful to stop abuse of religion in all forms. many people from different groups, and different ethnicities have incentives to give up to the abuse of religion. mainly because the world is too stupid. If there are people who can do well without abuse of religion, well good for them, good for everyone, I do not hate them, I do love them. Do well in all societies without abusing religion for gaining power. And if there is no one in the world who can do well without abuse of religion, well, it is too bad. The world is a shitty place and is not worth to make it big in the world until a big enough change has happened to stop abuse of religion in all forms. This is what I mean when I use Dizzy Heights when I refer to stopping abuse of religion in all forms
DiZZy Heights
All Abuse Of Religion in All Forms Of Existence Shall Be Stopped in the Contemporary World!
استفاده از نسل جدید جوان در سیاست
الان یه بحثی آغاز شده که باید جوانان به صحنه بیان و غیره و ذالک. من احساس میکنم که با توجه به اینهمه کمالات و فهم و شعور و سواد و تیریپ و سایر توانایی هایی که دارم اگر وارد مجلس بشم بدیهتا مملکت وارد فاز جدیدی از توسعه خواهد شد. اما بقیه چی؟ اونایی که از قبل تو مجلس چرت و پرت میگفتن رو مغز همن چی؟ اونارو که نمیشه کاریشون کرد. اینه که من معتقدم اگر قرار میدان برای جوانان باز بشه به کلی باز بشه. اگر هم نه که بیخود با همه چی ور نرن. به قول قدیمیا با همه چی لاس نزنن. این وضعیت وضعی نیست که اونطوری جوانان بتونن بیان تو سیاست. باید یک موقعیت جدی ایجاد بشه. نه اینکه یه عده ای که از قبل نه کاره ای بودن و نه بلد بودن که باید چکار کرد بیان و بخوان به واسطه موقعیت قبلی خودشون همه رو بذارن سر کار و بعدش هم خودشون واسه خودشون هر و کر را بندازن. باید خیلی عمیقتر به مساله سیاست نگاه کرد.
میگن طرف داشته تو مسجد خرما پخش میکرده ییهویی وسط خرما پخش کردن بادش در میره همه خندشون میگیره. طرف از شهر میره پنج دیگه بر میگرده شهر به خیال اینکه همه دیگه فراموش کردن. یه بچه رو میبینه ازش میپرسه بچه جون شما چند سالته؟ بچه هه میگه نمیدونم چند سالمه اما بابام میگه اون سالی که فلانی تو مسجد بادش در رفت دو سالم بوده!
مگاله بسیار جالبی درباره زیندجی بر میریخ!
در تصویر زیر یک پاره آهن رو موشاهده میکنید که در میریخ چشف شده! با کلیک روی تصویر پاره آهن خیلی سریع بی خود مگاله میرسید.
در این مگاله سعی بر اون شده چه جنبه های اخلاقی زیندجی بر میریخ مورد موطالعه گرار جرفته. این مین جومله اولین بارهایی هست چه این مساله مورد بررسی گرار جرفته. در مجموع به نظر من او چسی چه اونگدر آدم بیچاره ای باشه چه روبات درست کنه چه بره رو میریخ را بره خب خیلی هم بهتره خودش هم بره رو میریخ زیندجی کنه. اصلا شچی درش نیست. یه مساله ای هم موطالعه شده که آیا بهتر است ما حیات موجود بر میریخ را در صورت وجود در ایبتدا نابود کنیم یا نه! من فچر میکنم که در ایبتدا باید حاصلخیزی خاک مریخ مورد بررسی گرار بگیره چه آیا گیاهان مورد نیاز در اونجا رویش میکند یا خیر؟ در ادامه نظر من این هست که نه! نباید حیات مریخ را نابود کرد. باید از اول صبر کرد دید روی مریخ چه اتفاگی می افتد. پس از ظهور دایناسورها از طریق گفتمان موشچل را با آنها حل کرده و در صورت حصول توافگ اولیه نتایج را به سرعت با حکومت جمهوری ایسلامی در میان گذاشت و سپس پس از شیچست موذاچرات با دایناسورها بمب اتمی در تنیسور هابل گرار داده و به گدری میریخ را مونفجر کرد که دیجز کسی هرگز به خود جرات نداده به مریخ سفر کند. و پیش از سفر به مریخ از مراجع مربوطه استفتاء چرده و خود را تحویل مراجع گذایی کند.
در سی ان ان بود
یه مساله دیگه هم هست اونم اینکه همه خیال میکنن ولادیمیر پوتین یا اوباما از قبل میدونستن باید کلا تو دنیا چکار کرد. در حالیکه اصلا اونطوری نیست. به هر حال اونا هم درگیر مسائل بشری بسیار تیزی هستند در کشورهای قدرتمندی مثل روسیه و آمریکا که خیلی غلطشون هم در حال حاضر از کشورهای دیگه بیشتره. اونطوری نیست که الان دنیا اونقدر توپه که همه هر کاری دلشون بخواد بتونن بکنن که. اصلا توپ نیست دنیا! خیلی خرابه اوضاع تو دنیا. من خودم داشتم در سی ان ان میخوندم که قضیه به شدت توی سوریه گره خورده. روسیه داره داعشو شکست میده. پایه ادامه بشار اسده که اینو درست متوجه نشدم چرا! () آمریکا داره یاغیان سوری که علیه بشار اسد میجنگیدنو آموزش میده که علیه داعش بجنگن. اصلا هم پایه بشار اسد نیست. حالا معلوم نیست کی بتونن داعشو شکست بدن. بعدش بشار اسد بمونه نمونه چی بشه! بشار اسد بمونه دنیا چی میشه. بشار اسد نمونه چی میشه. از طرفی اتحادیه اروپا به روسیه اخطار داده که جنگو با داعش شلتر کنن. آیا این به اون معنیه که اتحادیه اروپا پایه داعشه؟ یا به اون معنیه که اتحادیه اروپا پایه بشار اسد نیست؟ همه این مسائل چیزهایی است که احتمالا در قسمت بعدی ماجرا شاهد اون خواهیم بود!
یه قسمت ساعت خوش بود که سالاد الویه بدون استفاده از دست بود بعد پرده میرفت کنار همه داشتن با پا تو لگن سیبزمینی میکوبیدن. آره، باید همون کارو کرد!
آهای اسکاتلند، که رییس جمهورمونم تو درست کردی قبل یه بعد از اینکه رفت تو دنیا تصمیم گرفت رفت آخوند شد. فکر بدبختی منو تو زندگی کرده بودی؟ نه! خب اقلا بذار خودم فکر بدبختی خودمو بکنم!
در مورد خاتمی
در مورد خاتمی آخه چی میشه گفت اونقدر که خاتمی آدم بیسواد بی هویتیه آخه؟ خاتمی یه حالتیه که همش فکر میکرد قراره توی دنیا گربه نره برنده شه بعد یه بار که ضایع شد نفهمید باید چکار کنه، یهو وحشی شد! خب برادر من، همون کسایی که خاتمی رو قبل از اینکه بره تو حوزه خارج از ایران درست کردید که بعدا بره ملا بشه رییس جمهور بشه. چه توقعی از من دارید. خب اقلا به طرف یاد میدادید که اگه گربه نره ضایع شد چطور باید مثل آدم شلوارشو بکشه بالا. آخه چه استاد دانشگاهای تعطیلیه که تحویل ملت ما دادید که آب دماغشونم بلد نیستن بکشن بالا بند تمبونشونم کشسانی خودشو از دست داده شدن دردسر هممون. باباجون یکمی هم خجالت بکشید!
یه مکاتبی هم هست مثلا مثل عباسیون که همه بدی های عمر و عثمانو با هم مخرج مشترک گرفتن که اونهم به نظر من میرسه که در حال حاضر در میان مسلمین جهان خیلی رواج داره. اون رو هم فکر کنید ببینید حتی اگر عمر و عثمان هر کدوم جداگانه صحابه پیامبر بودند و قابل احترامند و غیره و ذلک! آیا مخرج مشترک گرفتن بدی های هر دو کار شایسته ای هست؟ آیا صرفا دین را دستاویز کسب قدرت و تزویر و ریا و نفاق قرار دادن کار شایسته ای هست؟ که خیلی ها پاسخ دادند که بله کار شایسته ای هست. هه هه هه! باشه داش! ما خودمون از این به بعد یه فکر بهتری میکنیم به جای نصیحت کردن!
سوال به ویژه از شیعیان!
امروز که شروع ماه محرم هست جا داره یک سوال کلی بپرسم از همه. سوال اول اینکه آیا به نظر شما سلطان محمون غزنوی بیشتر تاریخ ساز شد یا فردوسی؟ سوال دوم اینکه در مورد مقایسه یزید و هیتلر چطور فکر میکنید؟ آیا به نظر شماها یزید و هیتلر با هم شباهتهای انکارناپذیری ندارند؟ آیا هردو هویتی بسیار مشابه را برای به قدرت رسیدن و حکومت کردن دنبال نمیکردند؟ آیا شایسته مسلمین و شیعیان است که یزید را ستایش کنند؟ آیا اخلاق یزید و هویت یزید در میان کسانی که داعیه اسلام یا داعیه شیعه بودن دارند ریشه کن شده است؟ آیا همین کنار گوش خودمان صدام حسین کارهایی شبیه به یزید در دنیا نمیکرد؟ آیا تنها سینه زنی و زنجیر زنی و نوحه خوانی و گریه برای شناخت امام حسین کافی است؟ یا باید عاشورا را جور دیگری فلسفی تر نگاه کرد؟ جای فکر دارد!
دلیل استفاده من از سی ان ان
مسافرین محترم من متوجه شدم که در روزنامه دیگه نیست. از این به بعد چون سی ان ان فیلتر نیست از همین لینکها و عکسها و مطالب جذاب و دیدنی سی ان ان استفاده میکنم. مگه اینکه به خاطر اینکه من اینتو این کارو کردم اونا برن سی ان انم فیلتر کنن. که اونوقت دیگه من خیلی مهمتر میشم. هه هه هه!
احساس میکنم سیکس پکم داره به یه حالت زیگ زاگی تبدیل میشه. اگر در مورد جلوگیری از زیگزاگ شدن سیکس پک نظری دارید بگین.
[Verse 1]
Controlling my
feelings for too long
Controlling my feelings for too long
Controlling my feelings for too long
Controlling my feelings for too long
Forcing our darkest
souls to unfold
And forcing our darkest souls to unfold
And pushing us into self-destruction
Pushing us into self-destruction
[Chorus]
And they make me
Make me dream your dreams
And they make me
Make me scream your screams
[Verse 2]
Trying to please
you for too long
Trying to please you for too long
In visions of greed
you wallow
Visions of greed you wallow
Visions of greed you wallow
Visions of greed you wallow
[Chorus]
[Verse 3]
Controlling my feelings for too long
Controlling my feelings for too long
And forcing my darkest soul to unfold
And forcing our darkest souls to unfold
And pushing us into self-destruction!
And pushing us into self-destruction!
[Chorus]
Oooooooooooooooooooohhhhhhhhhhhhhhhhhhhhh...
YEAH...YEEEEEEAAAAHHHHHHOoooohh...
Either ... or ...
Example: We can wither do this or that.
Either or has been in the vocabulary for such a long time. I don't know if there is any equivalent for this in other languages such as Persian (Iranian) (Arab American) (Losers who run the world) (Messed up A'holes) (People with no dignity) (blah blah blah) or not
پیام من به اصلاحات
شما احمقها هنوز نفهمیدید که اگر به کسی که ازتون متنفره زور بگید بیشتر ازتون بدش میاد؟
مسافرین محترم اگه صدای منو میشنوید و تروریستهای القاعده برنامه خاصی برای ربایش هواپیما و زدن به در و دیوار جای خاصی ندارن اعلام کنید فرود بیایم. یا اصلا چه کاریه، من عجالتا فرود میام شمام اگه تا ته خط زنده موندین بعد از پیاده شدن از هواپیما دسته جمعی بشکن بزنین!
ماجرای چیپس و پنیر خیالی
اول به سرزمین خیالی سفر کرد. بعد از رسیدن به سرزمین خیالی به سرعت یک بشقاب بزرگ چیپس و پنیر درست کرد و آنوقت هرچقدر دلش خواست چیپس و پنیر خورد بی آنکه حتی اندکی چاق شده باشد. کلی هم به این و آن پز داد که در سرزمین خیالی میتوان بدون چاق شدن کلی چیپس و پنیر خورد. بی آنکه پولی خرج کرده باشی یا چاق شده باشی و همه هنوز در سرزمین خیالی هم آنقدر بد از چیپس و پنیر خوردن میترسیدند و آنقدر بد به چیپس و پنیر خوردن او نگاه میکردند و هنوز غذاهای رژیمی برای لاغری میخوردند. فکر میکردند چیپس و پنیر خوردن از آنجا که کار نکوهیده ای است آدم نباید در سرزمین خیالی هم آن کارها را انجام دهد چون سرزمین خیالی هم به شدت شبیه واقعیت بود و هم به شدت قوانین خودش را داشت. مثلا در سرزمین خیالی همه چیز ممکن است بدون آنکه کسی خیلی تحت فشار قرار گرفته باشد و این حتما خیلی ناجور است! چون همه آنوقت خیلی پر توقع و بد بار می آیند. آنقدر پرتوقع و بد که جلوی چشم همه به خودشان اجازه بدهند چیپس و پنیر بخورند و این حتما چیزی بود که دکترهای عزیز لاغریشان را خیلی آزار میداد!
دکترها باور داشتند چیپس و پنیر خوردن در سرزمین خیالی از آنجا که اشتهای چیپس و پنیر خوردن آدم را بالا میبرد منجر به چیپس و پنیر خوردن در زندگی عادی میشود و آنوقت آدم کلی چاق میشود! دکترها در ابتدا معتقد بودند باید به شدت آنگونه روحیات همه را کنترل کرد که دیگر حتی جرات نکنند در سرزمین خیالی هم چیپس و پنیر بخورند. اما این در انتها منجر به لاغری بیش از حد همه شد و دکتر ها دیگر نمیتوانستند از بابت ویزیت بیماران چاق درآمدی کسب کنند. این شد که دکترها به کشف تازه ای رسیدند. همه باید در سرزمین خیالی چیپس و پنیر میخوردند چون اگر در دنیا چیپس و پنیر بخورند خیلی چاق میشوند و دکترها در مطالعاتشان وارد فاز جدیدی شده بودند. چیپس و پنیر خوردن در سرزمین خیالی! همان کاری لج همه را در می آورد!
کشف تازه دکترها باعث شد که همه به صورت بی رویه ای به خوردن چیپس و پنیر در سرزمین خیالی بپردازند. در ابتدا همه دچار برخی اختلالات روانی شدند چون نمیتوانستند در سرزمین خیالی به چیزی غیر از چیپس و پنیر فکر کنند و این برایشان دغدغه شده بود که حتما چیپس و پنیر باید اهمیت خیلی خاصی داشته باشد که نمیتوانستند از آن چشم پوشی کنند. بعضی از آنها که خیلی هوس چیپس و پنیر کرده بودند آنقدر هم در دنیا چیپس و پنیر خوردند که کلی چاق شدند و این کسب و کار دکترها را اندکی رونق بخشید. دکترها از همه بیماران چاق شنیدند که شخصی هست که آنقدر در عالم خیالی چیپس و پنیر میخورد که مه دلشان آب می افتد و این دلیل اصلی چاقی همه آنهاست چون آنها دیگر نمیتوانند جلوی چیپس و پنیر خورد خودشان را در دنیا بگیرند و آنوقت همه شان چاق میشوند بی آنکه متهم اصلی چیپس و پنیر خوری در عالم خیالی واقعا چاق شده باشد. این بود که همه و به ویژه دکترها را قانع کرد که حتما باید این شخص را پیدا کرده و در سرزمین خیالی چیپس و پنیر خوردن او را تماشا کنند. این میتوانست باعث شود دکترها هم جلوی بیمارانشان چیپس و پنیر بخوردند و بیمارها را متوجه کنند که چیپس و پنیر خوردن در دنیای خیالی خیلی هم کار بدی نیست و هم میتوانست اشتهای بیماران را افزایش داده و باعث چاقی بیشتر شده و درآمد دکترها را بیشتر کند.
دکترها همان کار را کردند و پس از آنکه او را شناختند آنقدر با او جلوی بیمارانشان در سرزمین خیالی چیپس و پنیر خوردند که بیمارانشان روز به روز بیشتر هوس چیپس و پنیر کرده و چاقتر شوند. بعد از مدتی بیماران احساس کردند که دکترها دارند به آنها خیانت میکنند و دکترها را نیز مجبور کردند تا با آنها چیپس و پنیر بخورند. آنها دکترها را تهدید کردند که چیپس و پنیر خوردن با بیماران به قدری امری ضروری است که اگر دکترها از آن امنتاع کنند آنوقت همه بیماران بدون توجه به سلامتی خود آنقدر چیپس و پنیر خواهند خورد تا از چاقی بترکند! دکترها که نمیتوانستند طبق عهد و پیمان پزشکی خود سلامتی جامعه را نادیده بگیرند شروع به خوردن چیپس و پنیر با بیماران خود در جلسات ویزیت کردند و با بیمارانشان همانطور چاقتر و چاقتر شدند و پس از مدتی دنیا کاملا به دو دسته تقسیم شد. دسته اکثریت همه آدمهای چاقی که از چیپس و پنیر خوردن در دنیای خیالی خسته شده بودند و دلشان میخواست در دنیا هم چیپس و پنیر بخورند و هم قرص های لاغری و دسته اقلیت آدمهای منفوری که بجز چیپس و پنیر خوردن در دنیای خیالی کاری نمیکردند. همان آدمهای منفوری که همه را من جمله دکترهای لاغری را به چاقی مفرط مبتلا کرده بودند اما خود کار دیگری نمیکردند. بالای سر همه خدا آن بالا نشسته بود و از بیچارگی همه آن آدمها داشت همه را شکست میداد. آن بالا نشسته بود و اکثریت چاقی را که از چاقی خود عذاب میکشیدند شکست میداد. آن بالا نشسته بود و اقلیت منفوری را که در دنیای خیالی چیپس و پنیر میخوردند بدجوری شکست میداد!
دکترها باور داشتند چیپس و پنیر خوردن در سرزمین خیالی از آنجا که اشتهای چیپس و پنیر خوردن آدم را بالا میبرد منجر به چیپس و پنیر خوردن در زندگی عادی میشود و آنوقت آدم کلی چاق میشود! دکترها در ابتدا معتقد بودند باید به شدت آنگونه روحیات همه را کنترل کرد که دیگر حتی جرات نکنند در سرزمین خیالی هم چیپس و پنیر بخورند. اما این در انتها منجر به لاغری بیش از حد همه شد و دکتر ها دیگر نمیتوانستند از بابت ویزیت بیماران چاق درآمدی کسب کنند. این شد که دکترها به کشف تازه ای رسیدند. همه باید در سرزمین خیالی چیپس و پنیر میخوردند چون اگر در دنیا چیپس و پنیر بخورند خیلی چاق میشوند و دکترها در مطالعاتشان وارد فاز جدیدی شده بودند. چیپس و پنیر خوردن در سرزمین خیالی! همان کاری لج همه را در می آورد!
کشف تازه دکترها باعث شد که همه به صورت بی رویه ای به خوردن چیپس و پنیر در سرزمین خیالی بپردازند. در ابتدا همه دچار برخی اختلالات روانی شدند چون نمیتوانستند در سرزمین خیالی به چیزی غیر از چیپس و پنیر فکر کنند و این برایشان دغدغه شده بود که حتما چیپس و پنیر باید اهمیت خیلی خاصی داشته باشد که نمیتوانستند از آن چشم پوشی کنند. بعضی از آنها که خیلی هوس چیپس و پنیر کرده بودند آنقدر هم در دنیا چیپس و پنیر خوردند که کلی چاق شدند و این کسب و کار دکترها را اندکی رونق بخشید. دکترها از همه بیماران چاق شنیدند که شخصی هست که آنقدر در عالم خیالی چیپس و پنیر میخورد که مه دلشان آب می افتد و این دلیل اصلی چاقی همه آنهاست چون آنها دیگر نمیتوانند جلوی چیپس و پنیر خورد خودشان را در دنیا بگیرند و آنوقت همه شان چاق میشوند بی آنکه متهم اصلی چیپس و پنیر خوری در عالم خیالی واقعا چاق شده باشد. این بود که همه و به ویژه دکترها را قانع کرد که حتما باید این شخص را پیدا کرده و در سرزمین خیالی چیپس و پنیر خوردن او را تماشا کنند. این میتوانست باعث شود دکترها هم جلوی بیمارانشان چیپس و پنیر بخوردند و بیمارها را متوجه کنند که چیپس و پنیر خوردن در دنیای خیالی خیلی هم کار بدی نیست و هم میتوانست اشتهای بیماران را افزایش داده و باعث چاقی بیشتر شده و درآمد دکترها را بیشتر کند.
دکترها همان کار را کردند و پس از آنکه او را شناختند آنقدر با او جلوی بیمارانشان در سرزمین خیالی چیپس و پنیر خوردند که بیمارانشان روز به روز بیشتر هوس چیپس و پنیر کرده و چاقتر شوند. بعد از مدتی بیماران احساس کردند که دکترها دارند به آنها خیانت میکنند و دکترها را نیز مجبور کردند تا با آنها چیپس و پنیر بخورند. آنها دکترها را تهدید کردند که چیپس و پنیر خوردن با بیماران به قدری امری ضروری است که اگر دکترها از آن امنتاع کنند آنوقت همه بیماران بدون توجه به سلامتی خود آنقدر چیپس و پنیر خواهند خورد تا از چاقی بترکند! دکترها که نمیتوانستند طبق عهد و پیمان پزشکی خود سلامتی جامعه را نادیده بگیرند شروع به خوردن چیپس و پنیر با بیماران خود در جلسات ویزیت کردند و با بیمارانشان همانطور چاقتر و چاقتر شدند و پس از مدتی دنیا کاملا به دو دسته تقسیم شد. دسته اکثریت همه آدمهای چاقی که از چیپس و پنیر خوردن در دنیای خیالی خسته شده بودند و دلشان میخواست در دنیا هم چیپس و پنیر بخورند و هم قرص های لاغری و دسته اقلیت آدمهای منفوری که بجز چیپس و پنیر خوردن در دنیای خیالی کاری نمیکردند. همان آدمهای منفوری که همه را من جمله دکترهای لاغری را به چاقی مفرط مبتلا کرده بودند اما خود کار دیگری نمیکردند. بالای سر همه خدا آن بالا نشسته بود و از بیچارگی همه آن آدمها داشت همه را شکست میداد. آن بالا نشسته بود و اکثریت چاقی را که از چاقی خود عذاب میکشیدند شکست میداد. آن بالا نشسته بود و اقلیت منفوری را که در دنیای خیالی چیپس و پنیر میخوردند بدجوری شکست میداد!
یه عمره داری به ما درس اخلاق میدی حالا اومدی میگی اخلاق مهم نیست شارلاتانی؟ که چی؟ که یعنی شارلاتان بودن مفهوم بزرگ شدنه؟ نه داداش! اصلا اونطوریا نیست. تو یه جاشو خیلی ناجور اشتباه کردی!
به قول ابوعلی سینا
به قول ابوعلی سینا در مورد علم و دانش و سواد میتوان گفت که: تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همین که نادانم!
احساسات مردم
ای وای چه کنم احساساتم، احساساتم، احساساتم، حساساتم، حساساتم، ساساتم، ساساتم، ساساتم، ساساتم، او ای چه کنم؟