بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

اخیرا احساس میکنم نیازم به خدا بیشتر شده، اما نمیدونم باید چطوری از خدا استفاده کرد. شاید باید برم دنبال کارهایی که میتونه منو به خدا نزدیکتر بکنه. اما چجوری؟ من اصلا نمیدونم خدا چجوریه؟ من کلی عیب و ایراد دارم! از کجا معلوم خدا از همه عیب و ایرادهای من خوشش بیاد؟ باشه میگن خدا بخشنده اس و آدم میتونه رو این بخشندگی حساب کنه! خلاصه ما که تصمیم گرفتیم این ماه رمضونی روی بخشندگی خدا حساب کنیم. شما رو که نمیدونم! البته ما به همه روزه داران احترام میذاریم. دود سیگارمونو توی صورت هیچ روزه داری فوت نمیکنیم. سعی میکنیم جلوی آدمهای روزه دار چیزی که به طور جدی گشنگی آدمو برطرف کنه نخوریم. به هر حال ما بدنبال آزار آدم روزه دار نیستیم. آدم روزه دار هم دلش میخواد استقامت خودشو به خودش ثابت کنه. خلاصه ما به یک دنیای عجیبی تعلق داریم. اکثر کارهایی که میکنیم در واقعیت خیلی باب میل مذهبیون نیست چون مذهبیون بعضی وقتها اعتقاداتی دارند که باید همه جا مذهبشان را قوی کنند. به یک مذهب هم دهن کجی کردن کلا به نفع کس خاصی نیست. خوب نیست به طور کلی دهن کجی به اسلام. دوستان مسلمان مذهبی زیاد به دل نگیرند. چون ما هم که میدونید، بالاخره ناسلامتی مسلمون به حساب میایم و لااقل اصول دینمون درسته. نه مثل خیلیا دم از اسلام بزنیم و خودمون مرتد باشیم! خلاصه ما صرفا بار گناهانمون زیاده! بار گناهانمونه که کمرمونو تو زندگی شکسته. باید روی بار گناهانمون کار بکنیم. باید سعی بکنیم از گناهانمون لطمه نخوریم یا کمتر لطمه بخوریم. که اینا همون معنی احتیاط واجب و احتیاط مستحب و مکروه و اینجور چیزاس. کارای مکروه رو هم مثلا مثل گربه نگه داشتن، اگه نظر منو میخواید حتما انجام بدید. این یک آزادی هست که اسلام در اختیار مسلمین گذاشته و اصلا هم ناقض اصول دین نیست. خلاصه اینو میخوام بگم که هر غلطی خواستید بکنید بکنید اما مراقب باشید مرتد به حساب نیاید. مرتد به حساب اومدن ضایع ترین کاریه که آدم میتونه در اسلام و به طور کلی در سطح اجتماع انجام بده. آدم از نظر اجتماع هم مرتد به حساب بیاد خوب نیست. حالا جامعه میتونه نظر خودشو داشته باشه. یعنی دردسرش زیاده. آدم نباید دنبال دردسر بگرده. خوب نیست آدم دنبال دردسر زیادی باشه. آدم باید بتونه صرفا مرتد به حساب نیاد. مرتد به حساب نیاد حداقل توسط یک چیزی میتونه اون انسان رو بپذیره. حالا بعضی وقتها اون چیزهایی که میتونن انسان رو بپذیرن خودشون مرتد میشن که انسان در اون وضعیت کار خیلی مسخره ای رو در زندگی در پیش روی خودش میبینه. که اصلا تف تو ذات زندگی در کل! اما بعد زندگی به آدم حالی میکنه که بچه جون، اگه همین چیزا نبود من چطوری باید میتونستم خودمو در طول زمان طولانی حفظ و محافظت بکنم. بعد آدم به زندگی میگه میشه لطفا بیخیال من بشید؟ از نظر قانونی من میتونم هر کاری دلم میخواد بکنم. اصلا به شما ربطی نداره. بعد زندگی برمیگرده به آدمه میگه، آهای آدم، حواستو جمع کن، تو بدون من هیچی نداری. قانون به چه دردت میخوره؟ بعد اونجاس که به طور کلی آدم قات میزنه و تا فیهاخالدونش میریزه بیرون و به هزار جور درد و مرض و بدبختی دچار میشه. زندان دهر که میگن یه همچون جاییه. آدم اگه بتونه خودشو از اونجا نجات بده و برای زندگیش ارزش قائل باشه، زندگی آدم دوباره به آدم این فرصت رو میده که به دنیا برگرده و بتونه همون چیزی بشه که دلش براش تنگ شده بوده!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.