بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

عاقبت

عاقبت قرعه بر آن شد که هوادار بمانم
غم ایام ببخشم، سخن تازه بخوانم

عاقبت حرف همان بود که دیروز نگفتیم
اشک چشمی ز رخ خسته دلدار بمانم

عاقبت جمله صدا باز به تکرار در آمد
کاش میشد که خودم حربه آن یار بدانم

عاقبت مرکب هستی به بیابان عدم رفت
قسمت این شد که من از دسته مردار بمانم

عاقبت قصه مادر که غلط بود، غلط بود
! شاهد مطرب و میخانه همه باز نفس بود

عاقبت صحبت بی قافیه انگار خریدار ندارد
دست از اصل بشویم، سخن قافیه صد بار بگویم

عاقبت یار به ما چیره و ما مخلص یاریم
تا نفس هست غبار از رخ ایام بشویم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.