چخوس را کشید و نگون بخت شد
ز گردون گیتی زمین تخت شد
سرش را همی در هم آورد اسفندیار
دگر بار از جاف گیتی عیار
از آن بیخبر بر زمین تخت شد
که گردون از آن پس خنک بخت شد
شفا دید و حکمت ندانسته دید
چخوس را ز برگ گیاهان نفیر