بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

ماجرای اختلاف تو با شوهرت

باشه، خب من دیگه کم کم خودم دارم مطمئن میشم و بهت حق میدم که تو حتما با شوهرت واقعا مشکل داری. اما باور کن بزرگترین ناپرهیزی که میتونم برای کمک به تو بکنم همین ابراز همدردیه چون من هم مثل تو از کثافت کاری های شوهرت خیلی بدم میاد. میدونم که تو و شوهرت تصمیم گرفته بودید که دونفری خیلی کارا توی دنیا بکنید اما وقتی موفق نشدید  و بعدش در عشقتون نسبت به هم شک کردید و فکر کردید که حتما همه چیز تقصیر منه. درسته که من اصلا تقصیرکار به نظر نمیام اما بدم نمیاد که اینجوری درست و حسابی خودمو تبرئه کنم. بذار اینو بهت بگم شوهرت اصلا آدم طبیعی به نظر نمیاد. اینو بخصوص به خاطر حساسیت شدیدش روی من میگم. درسته میدونم که تو دلت میخواد با من ازدواج کنی و از شوهرت خسته شدی. اما بعید میدونم با وجود کثافت کاری های شوهرت بعد از ازدواج ما بتونیم زندگی خوبی داشته باشیم. باشه، میدونم که تو خودت هم از کثافت کاری های شوهرت خسته شدی و میخوای برای زندگیت یه فکر تازه ای بکنی. اما اگر بیشتر دقت کنی میفهمی که دلیلی نداره من اون آدمی باشم که بخوام به درد تغییر دادن زندگیت بخورم. اینو اکثر لات و لوتای دیگه ای هم که منو میشناسن مدونن که بعیده. خیلی بعیده من بخوام همه سوابق گذشته ام رو فراموش کنم و بخوام خودمو با تو به دردسر بندازم. باشه، میدونم میگی تو به هر حال داری اون کارو میکنی و نمیشه کاریت کرد. درسته، این کار تو منو به شدت خسته کرده. اما بهتره اینو خوب به خاطر بسپاری که من تا نفس آخر برای شکست دادن تو تلاش میکنم. درسته میدونم، تو داری تمام وقتتو به شکست دادن من میگذرونی و شوهرت اصلا از این راضی نیست. اما خب، بعید میدونم این قضیه به من ربط مستقیمی پیدا کنه و من مسلما به خاطر کارای تو نمیتونم متهم بشم. باشه، خب خودت داری توضیح میدی که اگر با من ازدواج نکنی بدبخت میشی اما باور کن من هیچوقت نمیتونم با کسی که خودشو به اون بدبختی دچار کرده ازدواج کنم. خودت میدونی که عزت نفست در حد صف سیلیسیوسه و توی صفر سیلیسیوس نمیشه کار خاصی کرد. باشه، خب تو فکر میکنی من در این باره باید یه کاری بکنم که در نهایت به ازدواج کردن با تو منتهی بشه. باشه، این وضعیت برای من بیش از حد سرگیجه آور و دردناک شده اما من مسلما آدمی نیستم که تو این شرایط کم بیارم. باشه، تو مسلما داری به کارت ادامه میدی و من مسلما تنها کاری که میتونم بکنم اینه که از شوهرت بدم بیاد چون درباره تو اصلا نمیشه کاری کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.