بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

مرا به خانه ام ببر

شب آشیان شب زده
چکاوک شکسته پر
رسیده ام به ناکجا
مرا به خانه ام ببر
...
کسی به یاد عشق نیست
کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خود شکن
تو مانده ای و بغض من
...
از این چراغ مردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن
 و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست؟
مرا به خانه ام ببر
که شهر، شهر یار نیست
...
مرا به خانه ام ببر
ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره میزند
که شب ترانه ساز نیست
...
مرا به خانه ام ببر
که عشق در میانه نیست
مرا به خانه ام ببر
اگرچه خانه خانه نیست
...
از این چراغ مردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن
و
از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم؟
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر
که شهر شهر یار نیست...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.