آدم اگر توی زندگیش همیشه بخواد انتخابهایی رو انجام بده که در کوتاه مدت براش خوب تموم بشه، چیزهایی رو انتخاب میکنه که نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت میتونن نفع درستی رو بهش برسونن. حالا ممکنه یکی تبه کار حرفه ای باشه بره در کوتاه مدت دزدی کنه اما تا آخر عمر از همون دزدی در بلند مدت بخوره! البته همون تبه کار هم ممکنه بیچاره بشه. به هر حال کسی که میره دنبال یک کار تبه کارانه کسیه که در بلند مدت نباید قاعدتا از نظر عقلی اون کار تبهکارانه رو ادامه بده. اینکه وسط مسط این تبهکاریا چه بلاهایی هم سر آدمهای میاد حتی اونهایی هم که گیر نمی افتن که دیگه با خداس! بعضیاشون میتونن موفق بشن! اما بعضیاشون هم بیچاره میشن. اصلا همین که یه سریشون میتونن موفق بشن خیلی نامردیه خداس! حالا بگذریم. بیایین از قضیه تبه کارا بریم بیرون! کسایی که تبه کار نیستن! اونا! اگر بخوان همش دنبال این باشن که در کوتاه مدت موفق بشن، معمولا شکست میخورن. چرا؟ چون معمولا کار ضعیفی رو انجام میدن که حتی ممکنه در همون کوتاه مدت هم شکست خودشونو کوفت خودشون کنه. پس چی؟ در یک جامعه موفق و سالم همه باید به این فکر کنن که میخوان در بلند مدت به موفقیت بزرگ و پایداری حداقل در حد زندگی شخصی خودشون برسن. کسی هم چیزی به کسی بدهکار نیست. یعنی اصلا بی معنیه کسی بخواد چیزی به کسی بدهکار باشه! اونجور مسائلو دیگه باید واگذار کرد به خدا. اما اینکه ملت کاری کنن که به نظرشون برای موفقیت بلند مدتشون خوبه، یه جورایی هم شبیه این هست که در دین درباره اون دنیا و زندگی ابدی و اینا صحبت کردن. خلاصه دیگه در این زمینه که مربوط به مساله معاد است و سخت ترین جیز از اصول دین است فکر میکنم همین توضیحات کافی باشه!