بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

نقشه من برای ادامه برنامه هسته ای

نقشه من برای ادامه برنامه هسته ای اینه که خالی ببندیم ما دوتا بمب اتم داریم و بازرسان آژانس اگه میخوان میتونن خودشون بیان ببینن. بعد که بازرسان آژانس اومدن اونها رو به سمت سانتریفیوژ هدایت کنیم تا خودشون برن بمبای اتمو ببینن. وقتی رفتن توی سانتریفیوژ که بمبای اتمو ببینن متوجه بشن که هیچ بمب اتمی اونجا نیست و ما بهشون دروغ گفتیم. بعدش که اومدن سراغمون پرسیدن پس بمب اتم کجاس؟ ما که بمب اتمی ندیدیم بهشون بگم بمب اتم نداریم، خالی بستیم! بعد که شاکی شدن و گفتن یعنی چی؟ ما این همه راه اومدیم، حالا میگین بمب اتم ندارین؟ بعدش میگیم نه درسته که شما اینهمه راه اومدین اما ما بمب اتم نداریم! شما که نمیتونید با ما به خاطر اینکه بمب اتم نداریم دعوا کنید! بعد بازرسان آژانس و پنج به علاوه یک از این کار ما ضدحال بخورن. بعد که ضدحال خوردن همیشه خاطره بد این قضیه بره روی مغزشونو برای همیشه پیش خودشون احساس کنن که ما بمب اتم داریم. با وجودی که واقعا اونطوری نبوده، ما واقعا بمب اتم نداشتیم. بعد از چند وقت هم بریم واقعا بمب اتم بسازیم و بهشون بگیم که ما دوتا بمب اتم داریم. اونها که خیال میکنن ما بهشون دروغ گفتیم و نمیخوان دوباره ضدحال بخورن بهمون میگن شما دروغ میگین و اونوقت ما میتونیم با دوتا بمب اتممون تا آخر عمر با آسایش زندگی کنیم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.