فرصت زیستن را دست بسته دهان بسته گذشتم
دست و دهان بسته گذشتیم
و منظر جهان را تنها
از رخنه تنگ چشمی حصار شرارت دیدیم
و اکنون ...
آنک در کوتاه بی کوبه در برابر
و
آنک اشارت دربان منتظر!
دالان تنگی را که درنوشته ام
به وداع فراپشت مینگرم:
فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت.