دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر، کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست. گفتند یافت مینشود، گشته ایم ما، گفت آنچه یافت می نشود، آنم آروزست!
پی نوشت: البته نه اون شیخا!