بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

بلایا

به دلیل جلوگیری از بلایای طبیعی، زلزله، انواع سوختگی، ...

شاید که پنجره ای رو به خورشید باز شود

با صدای کبوتران و با پرواز دیرهنگامشان

رنگهای آسمان که حلقه چشمانمان را ترک نکرده اند

و بازوان نیرومند مردی که چشمهایش

افق بی التهاب رویایی نزدیک را نظاره میکنند

ایستاده بر پهنه دری

که شاید گذشتن از آن

بزرگترین اشتباه تاریخش باشد

و نشسته بر سطرهای کتابی نانوشته

در هراس از بیهودگی آواز خوش پرندگان

ای کاش پنجره ای که به خورشیدش باز میشود

سرمای بی پایان وجودی را ذوب کند

که چون ایستاده بر پهنه در ضجر میکشد

نگاهش به فردای بی پایانی دوخته شده است

که نه خطی، نه نوشته ای، نه صدایی، نه پیامی، هیچ

هیچ چیز از او به خاطر ندارد!


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.